رفتیم یه دشتی که شقایق داشت.
گفتم: بیا بریم جلوتر
گفت: جلوترم مث اینجاس، حوصله ت میشه؟
گفتم: تمام سکانس های زندگیم رو گذروندم که برسم به این لحظه، معلومه که حوصله م میشه.
پ.ن: امروز روز خوبی بود چون عصرش همونی بود که میشه بهش گفت صحنه های رمانتیک رمان گونه و الان هم که منصور ضابطیان خبر انتشار موآ رو داد برای خودم از باهوک سفارش دادم.آرزو چند دقیقه بعد برام پست منصور ضابطیانو دایرکت کرد و وقتی که گفتم آره سفارش دادم گفت: عههه من می خواستم برات بخرم و پس من برات حسابش می کنم
درباره این سایت